آرادآراد، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

آراد ...فرشته ی زیبا

اولین های این تاریخ

سلاااااااااام پسرم گل مامان امروز  و در این تاریخ برای اولین بار قهقهه زدی الهی فدای خنده هات بشم من که قهقهه زدنات از اونم شیرینتره بابات هم از قهقهه هات فیلم گرفته  وقتی پاهاتو می زنم به لپات قهقهه می زنی  و وقتی هم بهت نگاه می کنیم و با صدای بلند می خندیم بازم فهفهه می زنی.....  گلم دیروز صبح جلوی تلویزیون برای اولین بار شروع کردی به حرف زدن به سبک خودت قبلا" با من و دیگران حرف می زدی و آغووو آغوو می گفتی ولی دیروز برای اولین بار خونه رو گذاشته بودی رو سرت و حدود 1 ساعت مدام حرف می زدی بلند بلند  دیگه از آغو گفتن هم خبری نبود یه سری کلمه های نا مفهوم می گفتی و من و بابات ذوق می کردیم  امروز...
4 شهريور 1392

3 ماهگیت مبارک

عزیززززم الهی من فدای تو بشم که این روزا انقدر بزرگ و شیرین شدی  3 روز پیش 3 ماهت تموم شد و وارد 4 ماه شدی من هم بالاخره دیروز  از اراک برگشتم خونه نزدیک به 1 ماه بود که رفته بودیم پیش مامان ناهید تو اراک البته اهواز هم رفته بودیم و همه ی 1 ماه رو اراک نبودیم  بابات حسابی دلش تنگ شده بود برای شما و همچنین خونواده ی بابایی که کلی از دیدن شما تعجب کردن چون به نظرشون شما یه آراد دیگه ای هستی!  دیشب که رسیدیم تبریز اولین کاری که کردیم این بود که بریم خونه ی مادر بزرگت اینا و اونها هم حسابی باهات بازی کردن و از شما هی عکس گرفتن ..امروز من و بابایی بردیمت بهداشت! ولی گویا نباید می بردیمت چون اونجا گفتن باید 4 ماهگی ب...
4 شهريور 1392

باز هم پیشرفت +عکس

گل پسرم هر روز که می گذره با روز قبلش کلی  تفاوت داری روز به روز باهوشتر می شی و  این تغییراتت کاملا"  معلومه ... امروز خیلی باهوش  شده بودی تمام مدت چشمت دنبال من بود هر جا می رفتم سنگیی چشمای خوشگلتو رو خودم حس می کردم وقتهایی که محلت نمیزاشتم  از خودت صدا در میاوردی و تا بهت نگاه می کردم می خندیدی نمی دونی چه لذتی داره وقتی بچت برات بیتابی می کنه و تو رو می خواد ایشالا وقتی بابا شدی خودت درک می کنی که من الان چه حالی دارم ... امروز خنده هات صدا دار تر از روزهای قبل شده  قهقهه نیست ولی خنده ی صدا داره که کم کم می خواد به قهقهه برسه و من منتظر اون لحظه هستم. کنترلت رو دستات خیلی زیاد شده  ..ام...
4 شهريور 1392

قابلیت جدید

عزییییزم قربونت برم ۲ الی ۳ روزه که متوجه یه قابلیت جدید تو شما شدیم! عزیزم  دستتو نگاه می کنی و تعقیب می کنی  و میاری طرف دهنت داری با اعضای بدنت اشنا می شی  البته دستتو  از خیلی وقت پیش می خوردی ولی اینکه نگاهش کنی و بررسیش کنی مال همین چند روزه امروزم دستال کاغذی رو برداشته بودی و داشتی می خوردی ! فدات بشم وقتی به دستت نگاه می کنی  و این ور اونورش می کنی چشمات چپ می شه و ما کلی به شما می خندیم  از پر خوریهات چی بگم مادر که دلم خونه!!! آخه بچه انقدر شکمو دیروز وزنت کردم شدی ۶ کیلو   تا چند روز پیش وقتی برات شیر می دوشیدم شما یه شیشه ی۱۵۰ سی سی می خوردی و سیر می شدی  تا ۲ ساعت بعد .......
4 شهريور 1392

سفر و تولد

سلام مامانی اومدیم اهواز برای تولد  1 سالگیه دختر خالت الهی من فدات بشم که تو ماشین مثل یه مرد ساکت  نشستی و خوابیدی .... دوشنبه رفتیم اراک و یک روز موندیم خونه ی مامان ناهید  و بابا وحید امروز هم از اراک راه افتادیم اومدی اهواز و شما خیلی خوب بودی مثل همیشه .... خوب خوابیدی  تو صندلیت خوب شیر خوردی الانم بابات داره باهات بازی می کنه و شما سخنرانی می کنی آغوووو آغووو  و یه سری چیزای نا مفهوم دیگه دختر خالتم از سر و کولمون میره بالا  اگه عکس گرفتیم برات میذارم عسلم فعلا" عکسای اخیرتو میذارم واست تو این عکس داشتیم از تبریز می رفتیم اراک  و شما تو صندلیت نشسته بودی و به اطراف ن...
4 شهريور 1392

دو ماهت شد....

دو ماهت شد عسللللم امروز صبح بابایی وزنت کرد عزیزم شدی 5 کیلو و 600 قدتم 60 سانته فردا میریم واکسنتو بزنیم  تا ببینیم وزنت اونجا چنده چون ممکنه ما اشتباه گرفته باشیم  ... دو روزه که خیلی بهم وابسته شدی  وقتی پیشتم ساکتی ولی تا از کنارت  می رم نق می زنی و با نگاهت دنبالم می کنی که ببینی کجا می رم بعد انقدر نگام می کنی که دلم برات تنگ می شه و میام پیشت عکسای جدیدتو تا امشب سعی می کنم بذارم ...
4 شهريور 1392

داری بزرگ می شی

گل پسرم این روزا با خنده هات خوشیم تقریبا" دو  یا سه هفتس که باهات بازی می کنیم و می خندونیمت  تا حالا که بهمون  ثابت شده زیاد اهل خنده نیستی  چون شاید در طول روز 3 یا 4 بار بهمون روی خوش نشون بدی و بخندی   .... دیگه کامل گردن می گیری و من و باباتو میشناسی ...دل دردات بهتر شده و خوابت در طول روز کمتر و در شب بیشتر شده ...دیشب ساعت 2 خوابیدی و ساعت 9 و نیم صبح شیر خوردی و دوباره خوابیدی تا ساعت 11 ...اشتهات خیلی زیاد شده  و دیگه کم کم باید با لباسهای سایز 1 خداحافظی کنی .....چند روزی می شه که سایز پوشکت  شده 3 چون سایز 2 برات کوچیک شده بود اینم عکسای امروزت: ...
4 شهريور 1392

سورپرایز شدیم+بازم زلزله

پسملم گل پسرم الان تو خواب نازی ...برده بودمت حموم عزیزم بعد از حموم گرفتی تخت خوابیدی  ...قربونت برم که تو حموم اصلا" گریه نکردی و با دقت د اشتی به من نگاه می کردی همیشه از اینکه صورتت خیس بشه بدت میومد و  آخرش که صورتتو می شستم گریت در میومد ولی این بار  آرومه آروم بودی گلم ... راستی وقت نداشتم بیام بهت بگم که سه شنبه بابایی وزنت کرد 5 کیلو شدی الهی من فدات بشم لپات آویزون شده عسلم ...راستی خاله و  شوهر خاله دختر خالت سورپرایزمون کردن و برای دو روز اومدن خونمون ..آیلین خیلی بهت علاقه مند بود عزیزم تا من و مامانش ازش غافل می شدیم چهار دست و پا با سرعت هر چه تمامتر میومد طرف گهوارت و  فکر می کرد تو عرو...
4 شهريور 1392